یکشنبه 86 آبان 20 , ساعت 8:54 صبح
خسته ام ازارزوها ارزوهای شعاری-شوق بروازمجازی بالهای استعاری
لحظه هایکاغذی راروزوشب تکرارکردن-خاطرات بایگانی زندگیهای اداری
افتاب زردوغمگین بله های روبه بایین-سقفهای سردوسنگین اسمانهای اجاری
بانگاهی سرشکسته چشمهای بینه بسته-خسته ازدرهای بسته خسته از چشم انتظاری
صندلیهای خمیده میزهای صف کشیده-خنده های لب بریده گریه های اختیاری
عصرجدولهای خالی بارکهای این حوالی-برسه های بی خیالی نیمکت های خماری
رونوشت روزها راروی هم سنجاق کردیم-شنبه های بی بناهی جمله های بیقراری
عاقبت برونده ام راباغبار ارزوها-خاک خواهد بست روزیبادخواهدبرد باری
رویمیزخالیمن صفحه بازحوادث-درستون تسلیتها نامی از ما یادگار
شادروان قیصرامین بور
نوشته شده توسط رنگی | نظرات دیگران [ نظر]