سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر بختیارى را بخت برگشتنى است ، و آنچه برگشت پندارى نبوده و نیست . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 93 آبان 7 , ساعت 1:27 عصر

در فرو بسته ترین دشواری

در گرانبارترین نومیدی،

بارها بر سر خود بانگ زدم:

"هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!"

بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار

کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار!

وَه چه نیروی شگفت انگیزیست

دستهایی که به هم پیوسته ست...!

"فریدون مشیری"

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ