سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا پس از سرکشى روى به ما نهد ، چون ماده شتر بدخو که به بچه خود مهربان بود ، سپس این آیه را خواند « و مى‏خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده‏اند منّت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم . » [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 92 خرداد 29 , ساعت 2:4 عصر
درس اخلاق کی روش به برخی مربیان
هر چند تیم ملی بدون ایراد نیست و اگر اصلاح نشود، نمی‌توان به آینده او و تیم ملی برای جام جهانی امیدوار بود، ولی کی روش روزی تیم ملی را به برزیل رساند که بین نظم و انضباط و چشم بستن بر زیاده خواهی‌ها، نظم و انضباط را برگزید. نقش کی روش در راهیابی تیم ملی به جام جهانی انکار ناپذیر است‌.
برای چهارمین بار به جام جهانی رفتیم و این بار هم تا اندازه‌‌ای جان به لب شدیم. در حالی که همه کارشناسان و خوش‌بینانه‌ترین افراد در پایان بازی ایران و ازبکستان در دور برگشت کار تیم ملی را پایان یافته می‌دانستند، ولی امروز بیشتر آنها هم می‌گویند ‌ما می‌دانستیم ایران صعود می‌کند! اما با تعجب همه آنان و خودمان اکنون به عنوان تیم اول صعود کردیم.

فراموش نکنیم که شاید با یک گل ‌‌به ناکجا آباد برویم؛ یعنی اگر آن توپی که دقیقه 76 معجزه آسا درون دروازه نرفت و یا آن ضربه سر دقیقه نود بازیکن کره ‌‌کمی این‌طرف‌تر بود، اکنون کار کاملا عوض شده بود. به هر حال راه یافتیم و اکنون فصل خوشحالی است؛ اما چون‌ فصل خوشحالی است، در آغاز بخش ‌شیرین موضوع را برایتان می‌گوییم و بعد به دیگر قضایا می‌رسیم.

روزی ما صعود کردیم که کی روش اصول را زیر پا نگذاشت و به رغم همه فشارها و جار و جنجال‌ها، جلوی بازیکنانی مثل مهدی رحمتی و زیاده خواهی‌های او ایستاد. این ایستادگی او می‌توانست به قیمت حذف ما از جام جهانی و ‌خدشه‌دار شدن اعتبار کی روش تمام شود، ولی کی روش درسی داد که باید سرمشق و الگویی برای همه مربیان ما باشد.

رحمتی کمی ناز کرد و به رغم همه شایستگی‌هایش که گمان می‌کرد، چون بی رقیب است و نازش خریدار دارد، مورد غضب کی روش قرار گرفت. تصور رحمتی ‌این بود که حرف‌های گنده می‌زند، ناز هم می‌کند، بعد او را با سلام و صلوات برمی‌گردانند و فوقش‌ جعبه‌ای شیرینی‌ می‌گیرد و با غرور به اردوی تیم ملی بر‌می‌گردد و حتی جواب سلام کی روش را هم نمی‌دهد تا عکاسان و خبرنگاران او را سوژه کنند و بگویند که بابا، رحمتی رقیب ندارد. او ناجی تیم ملی است.

کی روش حتی جلوی زیاده‌خواهی علی کریمی نیز که چند بار خداحافظی کرده ‌و باز برگشته بود، ایستاد. او به همه مربیان ما درسی داد که خواهد ماند. اتفاقا عامل موفقیت او در سه بازی اخیر، همین پایبندی کاری‌اش بود که می‌تواند سرمشقی برای ‌فوتبال ما باشد.

بله، رحمتی درست فکر می‌کرد. او ناجی فوتبال ایران شد، چون با حرکات بچگانه‌اش کاری کرد که کی روش به تیم ملی و به فوتبال ما هویت دهد و با همین هویت بود که خودمان را بازیافتیم و با یک رحمان احمدی بی‌ادعا ولی تابع نظم و نظام‌ تیمی به جام جهانی رفتیم.

البته کی روش راه را برای بازگشت قهر کرده‌ها فراهم کرد، ولی از بس که این بازیکنان را در باشگاه‌ها و مربیان قبلی پر رو و پر ادعا بار آورده‌اند، تصورشان این بود که این بار نیز همین گونه می‌شود. کی روش منشوری نوشت و اعلام کرد، این بازیکنان بیایند و منشور را امضا کنند تا شرایطشان آماده شود، ولی باز هم غرور و خود‌بزرگ‌بینی آفت اینها شد و البته توفیق اجباری برای تیم ملی نیز بود که بازیکنانی که چنین تفکراتی ‌دارند، ماست‌ها را کیسه کنند و نظم و انضباط در تیم ملی حاکم شود؛ هر چند رحمان احمدی با اعتماد به نفس بالا به ویژه مقابل کره فوق‌العاده ظاهر شد و دو ضربه مهلک کره‌ای‌ها را در دقیقه 75 شجاعانه از روی خط دروازه بیرون کشید.

ناگفته نماند که البته تیم ملی بدون ایراد نیست و اگر اصلاح نشود، نمی‌توان به آینده او و تیم ملی برای جام جهانی امیدوار بود، ولی کی روش روزی تیم ملی را به برزیل رساند که بین نظم و انضباط و چشم بستن بر زیاده خواهی‌ها، نظم و انضباط را برگزید. به هر حال نقش کی روش در راهیابی تیم ملی به جام جهانی انکار ناپذیر است.


لیست کل یادداشت های این وبلاگ