گفتم عجب...سهم مرا غم نوشته اند
آری... عیــــــار بخت مرا کم نوشته اند
زنجـــــیر می شود به زمستان بهار تو،
این جمله را به دفــــتر فالم نوشته اند
دیوار و غصه و شب و بن بست و گریه را
در سرنوشت خاکـــــی آدم نوشـــته اند
باران, پشت شیشه و گلدان, تشنه...آه
شب را به درد پنجره مرهـــــم نوشته اند
یک مشت آرزو و کمـــــــــی حسرت زیاد
در کوله بار فاصــــله درهـــــم نوشته اند
سهم کــــــــویر به جز خار وخاک نیست
در کوچه باغ حادثه مـــریم نوشته اند...
(رسول قشلاقی)
دلگیر دلگیرم مرا مگذار و مگذر
از غصه میمیرم مرا مگذار و مگذر
با پای از ره مانده در این دشت تبدار
ای وای میمیرم مرا مگذار و مگذر
سوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ
دل بر نمیگیرم مرا مگذار و مگذر
بالله که غیر از جرم عاشق بودن ای دوست
بیجرم و تقصیرم مرا مگذار و مگذر
با شهپر اندیشه دنیا گردم اما
در بند تقدیرم مرا مگذار و مگذر
آشفته تر ز آشفتگان روزگارم
از غم به زنجیرم مرا مگذار و مگذر
(یدالله عاطفی)
سید ما..مولای ما..دعا کن برای ما...الهی من جانم هزاران بار به فدای تو...بیا..فقط بیا..
دارم از این همه غربت غریبانه ات خفه می شوم..دارم از این همه بی عدالتی می میرم..
دیگر شب هایم به بی خوابی بدل شده برگرد..تو را قَسَمَت می دهم برگرد..
آمدن تو را جوانانی انتظار کشیدند که دیگر الان پیر شدند
و پیرانی که دیگر نیستند..
الهی من فدایت شوم جهان در حال غروب کردن است؛
طلوع هستی، بیا!!!
که آمدنت تمنای قلبی ما شده..
بیا..!!
میلادقایم آل محمدمبارکباد.
دلم تنگ است دلم می سوزد از باغی که می سوزد و می سازد ومن ماندم در این
تنهایی مبهم، درآن حالی که میدانم تو هستی..
دلم میسوزد از باغی که میسوزد و در آن حالی میداند که بودنش تنها به یّمن توست.
دلم میسوزد از باغی که میسوزد و اندیشه اش این است، جهانی بی تونیست!
دلم خاکستر باغی است که خود را مستقل دانست، همه را دید غیر از تو!
دلم خاکستر باغی است که میوه هایش کال بودند یا که پوسیده.
دلم خاکستر باغی است که خود آتش زده بر جان و روح خود.
دلم خستس آب میخواهد، کمی خستس، اگر غرمیزند گاهی هنوز هم تنش
زخمیست..... مرحمی بگذار .
نیازش بیل و بذری ست. که تنها دست توست. بکش دستی، بکار بذری، که آمادست
برای رشد و شکوفایی...
برای زیستن دوقلب لازم است: - قلبی که دوست بدارد،قلبی که دوستش بدارند! - قلبی که هدیه کند،قلبی که بپذیرد! قلبی برای انسان! "احمدشاملو" هیچ صیادی درجوی حقیری که به گودال می ریزد،مرواریدی صیدنخواهدکرد. "فروغ فرخزاد" اگه یه روزشادبودی،آروم بخندتاغم بیدارنشه واگه یه روزغمگین شدی،آروم گریه کن تاشادی ناامیدنشه. "چارلی چاپلین"
وقتی
هستــــــــــــ ی
انگار ...
هیچ کسی نیست
و یا شاید
کسی دیده نمیشود
وقتی
نیستــــــــــ ی
انگار ...
رفته ای
پشت ِ صحنه ی چشم های ِ من
خسته گی دَر کنی
تمام روزنه ی
چشم های من
میشود کلبه ی حقیرانه ی حضورت
و ...
خسته گی هزار ساله ی تو
مرا پیش ِ همه
دختر ِ بی چشم
تلقی میکند
و
کسی نمیداند
که
تمام ِ مویرگ های چشم های ِ من
انعکاس ِ تصویر تو ست
...
بر نمیگردی
و این
درد آور است
حداقل
چشمانم را پس بده !!!
مریم جاوید
اپیزود اول: روز های*مـــــــــــــــــــــــ ن * هر لحظه اش برای خود فصلی است ............................................................ اپیزود دوم: گاه بهاری ام و گاه پاییزی گاهی سرد و زمستانی گاهی هم گرم و تابستانی بدون پیش بینی زندگی میکنم من ِ احساساتی ............................................................ اپیزود اول: چهار فصل ِ من خلاصه میشود در طول یک روزم شادی هایم تابستان ِ گرم دل گرفته گی هایم پاییز ِ غمگین چشمان ِ اشکبارم آسمان ِ بهار حوصله ی یخ بسته ام زمستان سرد مریم.جاوید
امروز چهارم شعبان المعظم؛ مصادف است با میلاد با سعادت حضرت ابالفضل العباس (ع)؛ روزی که به پاسداشت جانبازیهای علمدار کربلا، روز جانباز نیز نام گرفته است.
حضرت عباس (ع) از مادری از قبیلهای با شجاعت به دنیا آمد. نام مادرش "فاطمه ی کلابیه" بود که بعدها با کنیه "ام البنین " شهرت یافت.
ولادت حضرت را در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشته اند.
کنیه اش "ابوالفضل "و "ابوفاضل" و از معروفترین القاباش قمر بنی هاشم، سقا، صاحب لواء الحسین، علمدار، عبد صالح، باب الحوائج و.... است.
حضرت عباس (ع) با لبابه (س)، دختر عبیدالله بن عباس [پسرعموی حضرت علی (ع)] ازدواج کرد و از این ازدواج دو پسر به نامهای عبیدالله و فضل یافت. البته در بخری از تواریخ نیز دو پسر دیگر، به نامهای محمد و قاسم نیز برای حضرت ذکر کرده اند.
آن حضرت قامتی رشید، چهرهای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمر بنی هاشم» می گفتند.
در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین (ع) و سقایی خیمههای اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان امام (ع) نیز بر عهده ی او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند. روز تاسوعا که امام او را برای مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستاد، تعبیر والای "بنفسی انت یا اخی" (جانم فدایت ای برادر) را به کار برد.
روز عاشورا، سه برادر دیگر عباس (ع) پیش از او به شهادت رسیدند. وقتی علمدار کربلا از امام حسین (ع) اذن میدان طلبید، حضرت از او خواست که برای کودکان تشنه و خیمه های بی آب، آب تهیه کند، ابوالفضل (ع) به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و در بازگشت به خیمه ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دست هایش قطع گردید و به شهادت رسید. البته پیش از ان نیز چندین نوبت، همرکاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود. عباس، مظهر ایثارو وفاداری و گذشت بود. وقتی وارد فرات شد، با آنکه تشنه بود، اما بخاطر تشنگی برادرش حسین (ع) آب نخورد.
مقام والای عباس بن علی (ع) بسیار است. تعابیر بلندی که در زیارت نامه اوست، گویای آن است. این زیارت که از قول حضرت امام صادق (ع) روایت شده، از جمله چنین دارد: " السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لا میرالمومنین و الحسن و الحسین..... اشهد الله انک مضیت علی ما مضی به البدریون و المجاهدون فی سبیل الله المناصحون فی جهاد اعدائه المبالغون فی نصره اولیائه الذابون عن احبائه..... " که تأیید و تأکیدی بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست. امام سجاد (ع) نیز سیمای درخشان عباس بن علی (ع) را این گونه ترسیم فرموده است: " رحم الله عمی العباس فلقد آثر و ابلی و فدا اخاه بنفسه حتی قطعت یداه فابدله الله عزوجل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائکه فی الجنه کما جعل لجعفر بن ابی طالب و ان للعباس عندالله تبارک و تعالی منزله یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامه ". که در آن نیز مقام ایثار، گذشت، فداکاری، جانبازی، قطع شدن دستانش و یافتن بال پرواز در بهشت، همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینکه: عمویم عباس، نزد خدای متعال، مقامی دارد که در روز قیامت، همه شهیدان به آن غبطه می خورند و رشک می برند.
چرا به آن حضرت، عباس گفته میشد؟
در منتخب طریحی و دیگر کتابها، دروصف حضرت اباالفضل (ع) آمده است: «کالجبل العظیم و قلبه کالطور الجسیم لانه کان فارسا هماما و بطلا ضرغاما و کان جسورا علی الطعین و الضرب فی میدان الکافر و الحروب.»
فرزند رشید امیرالمؤمنین علی (ع) در جنگها با شجاعان عرب پنجه در میافکند، داد مردانگی می داد و جرئت و قوت را از حیدر کرار به ارث برده بود؛ پس به دلیل عبوس بودن بر دشمنان و غیور و با صلابت بودن در میدت های نبرد، عباس نامیده شد.
برخی از فضائل قمر بنی هاشم (ع)
ادب: حضرت علی(ع) از همان اوایل خردسالی حضرت عباس(ع) ، توجه خاصی به تربیت او داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی ، تعلیم و عادت داده بود.
روایت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسین(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست. او تربیت شده حضرت علی(ع) است که از همین مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.
حضرت عباس (ع) هیچگاه به خود اجازه نداد امام حسین (ع ) را برادر خطاب نماید مگر در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا دریا
یقین(درجه بالای ایمان): ویژگی است که کمتر درغیر معصوم ایجاد می شود، اما حضرت عباس(ع) از همان کودکی، یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی های دیگر خود را متبلور می ساخت.
وفا و ولایتمداری: وفای او نسبت به اهل بیت علیهم السلام به غایت زیاد و در خور نخستین است. در وفا همین بس که باقر شریف قریشی، نویسنده عرب زبان معاصر، در کتاب" حیاة الامام حسین بن علی علیهما السلام " می نویسد:" در تاریخ انسانیت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگیرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل (ع ) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمی توان یافت که براستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت."
دلاوری: دلاوری حضرت عباس(ع) نه تنها در حماسه کربلا نمایانگر بود، بلکه در صفین نیز نمایان شده بود به ویژه در جنگ صفین افراد زیادی را کشت و حیرت همگان را از آن دلاوری برانگیخت.
نقش ورزش در سلامتی دانش آموزان
طبق بررسی های انجام شده ، کودکان و نوجوانان به طور کامل فعال و با تحرک نیستندو نیاز است بچه ها به ورزشهایی بپردازند که برای بهبود بیماریهای قلبی و نیزارتقاء سلامت بلند مدت آنها مفید باشد. متاسفانه دخترها در خلال سن بلوغ و پس از آن کمتر از پسرها به ورزش می پردازند که این روند علاوه بر تاثیر منفی که در سلامت جسمانی مادران فردا دارد در آینده نیزحتی با درمان های پزشکی هم قابل درمان وجبران نیست
کنترل وزن
ارتباط بین فعالیت فیزیکی و چاقی درسنین پایین کاملاً مشخص نیست و مطالعات مربوط به آن هم نتایج ثابتی را در اختیار متخصصان قرار نمی دهد. با این وجود، با افزایش وزش و تحرک و نیز کاهش مصرف کالری می توان وزن را کاهش داد.
نگرانی افزایش وزن بین کودکان و نوجوانان کاملاً به جا و منطقی است. بچه های چاق در معرض بیماریهای فشار خون، دیابت نوع دوم، نامنظمی هورمون رشد، مشکلات تنفسی و استخوان قرار دارند. این بیماران از فقدان اعتماد به نفس و روابط اجتماعی رنج می برند.
رشد و نمو استخوان
ورزش باعث تاثیرات ثابت در رشد و نمو استخوان می شود. فعالیت بدنی ، خطر ابتلا به پوکی استخوان را با افزایش غلظت مواد معدنی کاهش می دهد. تحقیقات انجام شده در مورد 40 پسر بالغ که به مدت 30 دقیقه و سه بار در هفته به ورزش می پرداختند حاکی از آن بود که، حجم استخوان کمر و پا، و غلظت مواد معدنی در بدن آنها دو برابر کسانی است که تحرک کمتری داشتند.
نتیجه این تحقیق در مورد 45دختربالغ هم مثبت بود. محققان معتقدند که میزان حجم استخوان حتی پس از توقف ورزش کاهش نمی یابد. آنها به این نتیجه رسیده اند که انجام حرکات ورزشی قبل از سن بلوغ درصد شکستگی استخوان را پس از سن یائسگی تقلیل می دهد.
مراقبت ازقلب و رگهای خونی اغلب ، بیماریهای قلبی عروقی در بزرگسالان نمایان می شود، با این وجود در سنین پایین هم ممکن است که با آنها مواجه شویم. تحقیقات نشان می دهد که ورزشهای هوازی در جلوگیری از بیمارهای قلبی عروقی بزرگسالان بسیار موثر است، اما در مورد بچه ها هنوز نامشخص است.
سلامت فکری و ذهنی
با توجه به آخرین شواهد، ورزش در بهبود افسردگی و اضطراب بزرگسالان وکودکان بسیارموثر است . فعالیت بدنی یکی از راهکارهای مبارزه با هیجان روحی است. با توجه به برسی های انجام شده در مورد 220 بزرگسال مؤنث مضطرب و نگران، آن دسته از افرادی که در برنامه های ورزشی سخت شرکت می کنند کمتر از تنش های فیزیکی و روحی رنج می برند.
برنامه ریزی وایجاد انگیزه بین داش آموزان
مهمترین نکته برای دبیران ورزش این است که به طور مثبت تمایل دانش آموزان را به ورزش زیاد کنند و نیز دریابند که هر فعالیت بدنی برای فرد خاصی مناسب است و با توجه به سن، موقعیت فیزیکی، مراحل پیشرفت و میزان علاقه دانش آموزان مناسب ترین فعالیت بدنی را به آنها توصیه کنند. . کودکان ناتوان نسبت به هم سن و سالان توانای خود کمتر با ورزش آشنایی دارند. جالب این که این افراد برای افزایش قدرت بدنی و تناسب اندام خود به ورزش بیشتری هم نیازمندند ، بنابراین باید تک تک افراد، مدارس و مؤسسات مختلف نهایت سعی خود را بکنند تا روز به روزاین انگیزه مثبت را بین دانش آموزان افزایش دهند. مربیان ورزش می توانند با تهیه فهرستی از فعالیتها، به میزان مصرف انرژی و تحرک بدنی دانش آموزان پی ببرند. درضمن این روش به مربیان کمک می کند تا ورزش هایی را پیشنهاد کنند که متناسب با سن، اندام، علاقه و موقعیت بدنی آنها باشد.
قابل توجه است که هیچ ورزشی به تنهایی برای سلامت جسمانی و روانی نوجوانان و کودکان مفید نیست. این نکته بسیار مهم است که با کمک اولیاء بتوانیم فعالیتهای بدنی را انتخاب کنیم که با سن و توانایی فیزیکی بچه ها متناسب باشد. یکی از اهداف اصلی متخصصان این است که بتوانند 30 دقیقه ورزش سبک و آرام را در اکثر روزهای هفته دانش آموزان بگنجانند. پیاده روی و دویدن آرام، باعث تناسب همه جانبه وسلامت روز افزون می شود.
باید دقت کنیم که نظارت دقیق و همه جانبه هم در انجام حرکاتهای فیزیکی بسیار مهم است. بچه ها نباید اجسام سنگین بلند کنند، ضمناً باید تا رشد کامل اسکلت بدنشان از پرتاب وزنه خودداری کنند.
گاهی اوقات مربیان بچه ها را به انجام ورزشهایی وا می دارند که متناسب با توانایی آنها نیست. متخصصان به افراد مبتلا به بیماری ضعف رباط ها پیشنهاد می کنند تا بیشتر به شنا و دوچرخه سواری بپردازند و از ورزشهایی مثل بسکتبال که منجر به پیچ خوردگی می شود اجتناب کنند.
اصول ایمنی درورزش مدارس
رعایت اصول ایمنی مهم ترین عامل به شمار می رود. با این وجود حوادث ناگوار مربوط به ورزش بسیار شایع است. یکی از بررسی ها حاکی از آن است که 22 درصد از بچه های مدرسه ای طی انجام فعالیتهای بدنی مصدوم می شوند و اغلب این حوادث هم بسیار جدی است. با بکارگیری روشهای دقیق و حساب شده می توان از این ناراحتی ها جلوگیری کرد..
به عنوان مثال، اولیاء باید به طور کامل دریابند که آیا در مکانهای ورزشی کاملاً نکات ایمنی را رعایت میشودیا خیر،مسئولین نیزباید متوجه باشند که مکان های ورزشی باید عاری از پستی وبلندی وبا فاصله مناسب از دیوار وموانع احداث گردند. با وجود این که حفظ روحیه رقابت بین بچه ها بسیار مهم و مثبت است، باید آنها را ازهل دادن یکدیگر به خصوص در مناطق خطرناک منع کنیم. شایان ذکر است که بچه ها هنگام احساس درد در بدنشان نباید ورزش کنند و نیز نباید با مصرف مسکن در این فعالیتها شرکت کنند. مربیان و اولیاء باید بدانند که صدمات و آسیب های بدنی ممکن است در آینده به ناتوانی ودر نهایت فلج اعضا بدن منجر شود.
به منظور اطمینان بیشتر، کودکان و نوجوانان باید برای هر ورزشی از وسیله ایمنی مناسب آن استفاده کنند. مثلاً هنگام فوتبال علاوه بر استفاده ازکفش های مناسب ،از فلمبند نیز استفاده نمایند. .
باید به کودکان و نوجوانان توصیه کنیم که هنگام ورزش در معرض آفتاب، از کلاه و عینک آفتابی استفاده کنند. به منظور جلوگیری از فقدان آب، باید به آنها آموزش دهیم که قبل و بعد از حرکات فیزیکی و نیز هنگام انجام ورزش هایی که بیش از 20 تا 30 دقیقه به طول می انجامد از مایعات استفاده کنند
زندگینامه کریستیانو رونالدو
رونالدو در ابتدا با پیراهن شماره هفت ظاهر شد ولی با وجود تمام مهارتها و حملههایش دوست نداشت تحت فشار انتظارات مردم باشد.
انتظاراتی که از شماره پیراهن او نشات میگرفت. او ترجیح میداد پیراهن شماره 27 را بپوشد زیرا در اسپورتینگ نیز همین شماره را میپوشید.
رونالدو همیشه متهم به خودخواه بودن و تکروی است، با این وجود فرگوسن تمام حیثیت کاری خود را بر روی او گذاشته و مجددا با او قراردادی تا پایان سال 2010 به امضا رسانده است.
رونالدو در مصاحبهای با نشریه (ایونینگ نیوز) گفت: (منچستریونایتد همیشه برای کمک به من حاضر است و همیشه از من حمایت میکند. من باید این را تلافی کنم.)ولی رونالدو اغلب در بازیها، مشکل عصبی پیدا میکند. او نمیتواند اعصاب خود را کنترل کند و زود از کوره در میرود. او یک بار به خاطر رفتار خشونتبار و انگشت تکان دادن به نشانه تهدید به سوی تماشاچیان از بازی اخراج و از یک مسابقه نیز محروم شد.
(فیلیپ اسکولاری) مربی تیم ملی پرتغال نیز به او هشدار داد در مسابقات جامجهانی رفتار خودش را کنترل کند.
کریستیانو رونالدو در سال 2005 به (بازیکن جوان ویژه فیلیپو) معروف شد و از سوی فیفا بیستمین بازیکن برتر تاریخ فوتبال لقب گرفت. او با وجود اخلاق تندش محبوب طرفداران منچستریونایتد باقی ماند. به همین خاطر دوست ندارد هرگز تیم منچستریونایتد را ترک کند. او در بازیهای جامجهانی اولین گل خود را با ضربه پنالتی به تیم ملی ایران زد
زندگی خصوصی پدر رونالدو که (دینیس آویرا) نام داشت هفتم سپتامبر 2005 و در زمان بازیهای مقدماتی جامجهانی از دنیا رفت.
رونالدو چند ساعت پس از شنیدن این خبر مجبور بود برابر تیم روسیه بازی کند و این برای او بسیار سخت بود ولی میدانست امکان ندارد در بازی غایب باشد. پس از بازی، سرالکس فرگوسن خود، رونالدو را مشایعت کرد و به کشورش فرستاد.
رونالدوبا زنی به نام (مرچه رومرو) مجری اسپانیایی تلویزیون پرتغال آشنا شد. هر چند اصلیت اسپانیایی دارد ولی در پرتغال به دنیا آمده و رشد کرده است. او با آشنایی خود با رونالدو تنفر خیلیها را برانگیخت زیرا بسیاری از طرفداران رونالدو او را شایسته نامزدی فوتبالیست محبوب خود نمیدانستند و سایتهای اینترنتی علیه او ایجاد کردند.
(مرچه) نه سال از کریستیانو بزرگتر بود و از همسر اولش طلاق گرفته بود. کریستین همیشه دوست دارد زندگی خصوصی خود را به معنای واقعی آن خصوصی نگه دارد و معتقد است زندگی خانوادگی از زندگی حرفهای جداست و هیچ گاه در این مورد صحبتی نکرد و نامزدی او با خود را تأیید نمی کرد.سرانجام در بیستم سپتامبر 2006 (مرچه) هم تایید کرد که دیگر رابطهای با کریستیانو رونالدو ندارد.
او هزینه سفر (مارتونیز) پسربچه یازده ساله اندونزیایی و پدرش که از بازماندگان سونامی بودند را پرداخت تا آنها بتوانند به خاطر علاقه پسرک برای دیدن بازیهای مقدماتی جامجهانی به اروپا بروند.
دیگر همتیمیهای رونالدو پس از ملاقات این پدر و پسر تقبل کردند که با کمک یکدیگر هزینه خرید یک خانه جدید در اندونزی را برای آنها فراهم آورند. پس از پایان بازیهای مقدماتی، رونالدو به اندونزی رفت تا از سرزمینهای مصیبتزده آن دیدن و برای آنها کمکهای خیریه جمعآوری کند. او در این سفر با (یوسف کالا) رییسجمهور اندونزی نیز دیدار کرد و توانست با به حراج گذاشتن وسایل ورزشی خود در جاکاراتا پایتخت اندونزی، 120 هزار دلار آمریکا کمک جمع کند.
رونالدو هم اکنون یک خانه دو میلیون پوندی در (وود فورد) واقع در انگلیس دارد. پس از حضور کریستیانو در تیم ملی کشور پرتغال و بازی مقابل تیم انگلیس در مسابقات جامجهانی آلمان، طرفداران تیم انگلیس به نشانه خشم خود شیشههای خانه گرانقیمت کریستیانو را شکستند.
رونالدو نیز از این عکسالعمل غیرمنطقی مردم ناراحت شد و اعلام کرد منچستر را ترک میکند و آینده او در اسپانیاست. (مرچه) سی ساله که در آن زمان هنوز با کریستیانو رابطه داشت گفت: اگر کریستیانو قبل از اینکه خشم مردم فرو بنشیند به انگلیس بازگردد، کار احمقانهای کرده است. او حتی از ستاره منچستریونایتد تقاضا کرد برای بردن وسایلش هم به آن جا بازنگردد.
شایعه رابطه کریستیانو رونالدو با دختری به نام (جمااتکینسون) به تازگی بر سر زبانها افتاده است. با این وجود نامزد قبلی کریستیانو پیام تبریک خود را برای او فرستاد (مرچه رومرو) که در سال 2005 از کریستیانو جدا شد بهترین آرزوهایش را نثار این زوج کرده است. گفته میشود (جما) نیز به تازگی از نامزد سابقش که اتفاقا او نیز یک فوتبالیست بوده، جدا شده است. رابطه کریستیانو و (جمااتکینسون) ناگهان تیتر درشت صفحه اول تمام نشریات پرتغال شد.
(جمااتکینسون) هنرپیشه نوپای شبکه ITV خود اظهار داشته که با کریستیانو رونالدو آشنا شده است.
او نخستین بار کریستیانو را همین اواخر در یک مهمانی ملاقات و اعتراف کرد از این آشنایی بسیار خوشحال است. وی اظهار داشت: (کریستیانو مرد خیلی خوبی است. شنیدهام خیلیها به من حسادت میکنند. این موضوع برای من اصلا عجیب نیست.) این هنرپیشه 22 ساله که پیش از این با (مارکوس بنت) بازیکن تیم (چارلتون) آشنا بود، گفت: (من به فوتبال علاقه خاصی ندارم و اگر با کریستیانو آشنا شدهام به خاطر شخصیت اوست. اصولا فوتبالیستها همه آدمهای خوبی هستند. در ضمن دلم نمیخواهد زیاد درباره این موضوع صحبت کنم چون نامزدی من با مارکوس به خاطر مصاحبهام با خبرنگارها به هم خورد. نمیخواهم این موضوع دوباره تکرار شود.) ظاهرا از این پس یک زن به جرگه زنان خبرساز فوتبالیستهای انگلیس افزوده شده است.
سرالکس فرگوسن همیشه از کریستیانو رونالدو به عنوان یک بازیکن برتر نام میبرد. او در یک مصاحبه مطبوعاتی در جواب به این سوال که آیا رونالدو بازیکن سال میشود یا نه، اظهار داشت: (مطمئنم نام او در لیست است. او 23 سال دارد و به نظر من بهتر از این هم میشود. او به بلوغ لازم رسیده و امیدوارم بازیکنان جوان ما مثل او خود را نشان دهند.
خیلی کم هستند کسانی که مانند کریستیانو میتوانند برابر بازیکنان هجومی بایستند. مدافعان نمیتوانند این جور بازیکنان را کنترل نمایند؛ به همین خاطر است که همه به او به چشم یک (خطر بزرگ) نگاه میکنند.)
کوتاه از کریستیانو _ او در بازیهای یورو 2004 و جامجهانی 2006 به عنوان جذابترین بازیکن شناخته شد.
_ در کودکی با نام مستعار (کلویورت) نامیده میشد.
_ او از سهامداران (نایک)، (پیپ جینز)، (اکسترا جاس) (نوشیدنی انرژیزای اندونزی) و اتومبیل سوزوکی است هر چند که خود یک اتومبیل بیامو مشکی دارد.
_ تیم محبوب کودکی او (بنفیکا) بود.
_ قهرمان کودکی رونالدو (مارادونا) بود.
_ قهرمان کنونی او (لوییس فیگو) و (تیه ریآنری) هستند.
_ رونالدو که در لیسبون بزرگ شده است همیشه به خاطر لهجه (مادیرایی)اش مورد تمسخر بچهها قرار میگرفت.
_ رونالدو با (آلبرتو جاردیم) فرماندار زادگاه خود دوست صمیمی است